خلاصه داستان : سیبل دختر کر و لالی است که همراه خواهر و پدرش در یک روستای دورافتاده زندگی میکند و با مردم با زبان سوت که یک نوع زبان مخصوص آن منطقه است ارتباط برقرار میکند ولی مردم روستا اونو بخاطر معلولیتش مسخره میکنن. یک روز که سیبل به جنگل رفته بود پسری رو پیدا میکنه و …